چهل روزگی و گوشواره دار شدن ویانا
عسل ناز مامان چهل روزه شدددددددد هوراااااااااا.در تاریخ ٣اردیبهشت ٩١
فدات بشم گل نازممممممم تو عشق مامان و بابا هستییییییی
روزا چه زود گذشت و تو چهل روزه شدی ایشالا زود تر بزرگ شی و مامان رو صدا کنی با اون صدای خوشگلت هانیییییییی
مامان جون اومد و بردت حمومممممم عسلللللللل بودی عسل ترررررر شدی اومدی بیرونننن
کلی هم خوش تیپ شدی عکساتو در آخر میزارم قند عسل
دو روز بعد از روز چهل هم بردیمت دکتر واس سوراخ کردن گوشت طلای من
نگران بودم درد بکشی .من و مامان جون بودیم و قرار بود بابایی هم برسه
بردیمت پیش دکتر و اونا جای سوراخ رو علامت زدن.از دکتر پرسیدم دردش میاد گفت ارهههه دلم سوخت دکتر گفت میخوای برو بیرون ولی نرفتم
دکتر گوش چپتو که سوراخ کرد گریت بلند شد مامی به فدای اون گریتتتتتتتتت.دکتر سریع گوش دومت رو هم سوراخ کرد و من و مامان جون اومدیم تو سالن نشستیم.بابایی هنوز نرسیده بود.من رفتم الکی بخرم واس گوشت برگشتم مامان گفت کلی با نازززززززززز گریه کردی و اونجور که من ضعف میکنم لبتو برچیدی و گریه کردم فدای تو بشم مننننننننن
بعد هم بابا اومد و کلی تورو بوسید
تو شیرینی زندگی ما هستی یادت نره
داری کم کم مشهدی ویانا میشی هههههههههههههه
داریم میبریمت زیارت امام رضا.دوست داشتیم اولین سفرت زیارت امام رضا باشه
اونجا بد خوابی نکنی مثه دیشبااااااااااا.بزار به زیارتمون برسیم جیگرکم.دیشب فقط ٢ساعت خوابیدی و از ٤ صبح تا ١١ بیدار بودی
دوست داریم هر جور بخوابیییییییییی بوسسسسسسس
عکس بالا هم مدل خوابیدن بابایی هست که تو هم اونجور می خوابی.قول داده بودم عکسشو بزارم نازنینم
این هم تو نگین و آیدا
این هم گوشای خوشمل خوردنی توووووووو که گوشواره دار شدهههه
مامی به فدای نگاهتتتتتتتتتتتت
اینجور نیگام نکن .میرم ولی زود باز برمیگردم .یه عالمه بوسسسسسس