ویاناویانا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

وی ویِ مامان و بابا

تکه ای از قلبم

1392/4/22 1:50
نویسنده : مرمری
678 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای گلمممممم

 

کلی مطلب نوشتم پرید الان اعصابم خط خطیه

 

ویانای ناز من هر روز عسل تر و خواستنی تر داره میشه

میگه ایا یعنی بگیر

اش یعنی بدش

اهن یعنی اهنگ

ا اینا یعنی از اینا

 

دو یعنی دکمه

میرقصه یعنی بیا اهنگ بزار برقصم و...

خلاصه اینکه زندگیم ب نفس این وروجک بستههههههههه

خدا نکنه لیوان اب بدیم دستش میریزه رو زمین و با دست میزنه و پخشش میکنه

رابراه میاد و دکمه سیدی رایترو میزنه هی باز میشه با دست فشارش میده ببندش

دمپایی حمومو میاره تو خونه باهاش راه میره

همشم دم در خونه تلپه که در وا شه بپره بیرون

عاشق دکمه های اسانسوره که فشارشون بده و قرمززززززز شن

عاشق کوبیدنه هاون و میگیره و د بکوببببببب

میکسرو ک روشن میکنم میخواد بیاد ببینه چی میشه

از صدای یهویی موبایل وقتی خیلیییییی خونه ارومه می ترسه

هر چیم دم دستش میاد میزاره دم گوشش یعنی گوشیه و میگه الو

کارش شده لباسای توی لباسشویی رو بریزه بیرون هی من بزارم تو هی خانوم بریزه بیرون

همینطور لباسای کشوشووووووووووووووووو

عاشق لوازم ارایش بینوای منه گریهههههههه رژهامو خراب کرده و همه رو انگشت زده

لاک دوست داره وقتی میزنم واسش میخوردشون!!!

موباید مامی و کنترلای خونه هم ک دیگه اش و لاش شدن بس ک پرت شدن از بالای مبل رو سرامیک

 

کنترل کولرم ک هی میگیره هی خاموش ها روشننننننن

قول عکس داده بود...

بریم سراغ عکساش زیاد حرف نزنم:

ویانا و دمپایی روفرشی!!!!!!!

ای جونم با این پیرهن پوشیدنتتتتتتتتتتت

 

وروجکم اماده شده بره تفلد داییییییییییییییییی

 

ای جونم دلم ضعف رفت اومدم دیدم در حال پی ام سی تماشا کردن بی هوا خوابش برده

ویانا و اب بازی

قربون این ژستت برم مادرررررررررررررررررررررر

مریم 21 4 92 جمعه

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

نازنین
21 تیر 92 18:54
سلام حالتون خوبه؟
خواهرم نیکو تو مسابقه نی نی وبلاگ شرکت کرده.
تا الان نفر سی و سومه.
توروخدا بیاید عکسشو ببینید و اگه پسندیدید بهش رای بدید.
یه دنیا ممنونیم ازتون.


ایشالا برنده میشه غزیزم.دخمل منم شرکت کرده
آرزو
21 تیر 92 20:17
ماشاالله به این دخمل گل چه لباسای خوشملی پوشیده خدا حفظش کنه از طرف من ببوسش
مینا مامی پویان
22 تیر 92 2:46
جیگر طلااااااا میخوام بخورمت با اون ژست هات و فیگوراتتتتتت ماشاللهههه هر روز داره جیگر تر میشه مریم. رفته تفلد با اون لباسا کلی دل هم رو اب کرده هاااااااااااااا برام ببوسش دخمل طلارو.
فاطمه مامان آوینا
22 تیر 92 11:10
عزیزم با این شطنت هات مامانو کلافه کردی دمپایی حمام رو فرش نکن مادر خووووووووو عسل خانم ولی همه جوره شیرینی عزیزمممممم بیا بخورمت
سمان مامان آرشیدا
23 تیر 92 3:58
ای جونم چه خوردنی شده توی لباس تولد داییش. خیلی بهش میاد ماشاللاااااااااا شیطنتهاشون هم که مثل همه دراوردن لباس از ماشین لباسشویی و کشو و کشیک برای فرار از خانه.ههههههههههههه فداش بشم من خیلی نازههههههههه
عسل
23 تیر 92 12:24
هزار ماشالله به این دخمل طلااااااا خیلی خوردنی شده. چه اخمی کرده. چه ژستایی میگیره


مرسی عزیزممممممممم بوسسسسسسسسسس
مامی مائده
29 تیر 92 22:50
سلام گلم زدم تو کار طراحی تقویم، تم و کلیپ تولد اگه خواستی در خدمتت هستم http://photothem.blogfa.com/
مامان فرشته کوچولو
4 مرداد 92 6:19
یعنی واقعا ژستات تو حلقم ببینمت فقط گازت میگیرم دل آدم و میبری با این عکسات