ویاناویانا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

وی ویِ مامان و بابا

ویانا و دیدار خانواده بابایی

1392/3/28 18:14
نویسنده : مرمری
343 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااااااااااااااااامممممممممم

ما از دیدار خانواده بابای ویانا جون اومدیم

جای همگی خالیییییییییی خیلیییییییییییییییییی خوشششششش گذشت

قبل از هر چیز بگم ویانا دندون نیشش قبل از دندون کناری داره درمیاد!!!!!!

دیگه اینکه ویانا ایینه میگه ایناش میگه دُ دُ میگه یعنی دندون و چند تا واژه ی دیگه ک من نمیفهمم هنوز منظورش چیه

 

تو این سفر اوایلش ویانا خیلیییییییی اذیتم کرد همششش غرررررر میزد غذا نمیخورد ولی در عوض روزای بعدش بهتر شد مخصوصا وقتی رفتیم جاهای تفریحی و مخصوصاااااااا بعد از اینکه پسرای گل عمه اش رو دید

ویانا عاشق درخت البالو بود و را براه میگفت منو ببرین با دست خودم بچینمممممم بابا جونشم ک عاشقششششش شده بود هی مبردش واسش میچید عمه لیلا ک دیگه نگوووووووو مرتب قربون صدقه ویانا میرفت و دزدکی دور از چش باباش گازش میگرفت و پفکککککک میداد بهش.اونجا هم دست از سر کابینت و بیرون کشیدن ظرفای توش برنداشت این جیگر طلای ما.راه میرفت میگفت دو دو (دوغ) همه دلشون واسش غشششششش میرفتتتت

یه روز هم با دختر عموش ک یک سال ازش بزرگتره کلییی اب بازی کرد و در واقع سرتاپاشو گل کرد و کیفییی کرد من هم بعد از بازیش مستقیم بردمش حمام!جیگرم حیاط رو دوست داره ک ما نداریم!

تازههههههه دخملی ما تو این سفر عاشق سبزی خوردن شده بود و هی میخورد!

خلاصه خیلی خوش گذشت .ویانا هم با امیر پسر عمه اش جور بود و توی بغلش مینشست و عشوه ای میومدااااااا

یه روزم رفتیم  دره تخت و وای اونجا معرکه بوددددددددد خیلیییییییی خوش گذشتتتتت ویانا هم یک بند میخواست پاشو بزاریم توی اب رودخونه .اب هم یخخخخخخخخ

کلی عکس هم داره دخمل طلامون ک چند تاشو میزارم:

 

ویانا و بابا جونش

وی وی و بابایییییییییی

نمیدونین چه نازییییییییییییییییییییییی میکنه واس باباییشششششش

چقدرم خوشگل قهر میکنه سرشو میزاره زمین فرقی نمیکنه کجا باشه

ویانا و علی پسر کوچیکه عمه لیلا(توی چادر)

ویانا و امیر

ویانای مستقل ما

و در آخر شاسی تولد ویانا ک تازه از اتلیه تحویل گرفتیم (به دلیل تعلل زیاد اتلیه دیر شد)

28 3 92 - ساعت 6:15 بعد از ظهر - مامی مریم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان فرشته کوچولو
30 خرداد 92 4:13
جیگر این دخملی و از عکساش معلومه که حسابی سفر بهش خوش گذشته قربونش برم که از سبزی خوردنم خوشش اومده عکس لب رودخونشم که پاشو دراز کرده بامزه س
منا مامان سودا
31 خرداد 92 8:10
اي جاااااااااااااااااانم واي مريم چقدر دخترت ماشالله نازه خيلي دوسش دارم .چقدر عكسايه اتليه اش خوب شده مباركش باشه اونجا گكه رويه سنگها نشسته قشنگ معلومه چقدر شيطونه از طرف من ببوسش
مامان سامیار
31 خرداد 92 22:26
ای جان فرشته کوچولو جیگرخاله هزارماشالابه شما خانوم شیطون بلا ایشالا همیشه به گردش
ارلا
1 تیر 92 14:26
سلام
وب نازی داری خوشحال میشم به من سر بزنی


مرسی عزیزم حتما سر میزنم بوسسسسس
مامان آرمان
1 تیر 92 14:44
انشالله همیشه به سفر و گردش باشی گلم خوب کاری میکنی مامانتو اذییت میکنیییییییییییییییییی عکسهای آتلیه خیلی نازن مریممممممممم برا دخملی اسپند دود کن
سارا (مامان درسا)
7 تیر 92 9:05
به به چه پست طولانی و چه عسکای خوشگلی ااااااااا پست قبلی رو نگاه ماشالا خاله بهت نمیاد انقدر شیطون باشیااااااااا (هزار ماشالا) ماشالا پسملی هستی واسه خودتاااااااااااااااا عکس شاسی هم عالی عالی بود مبارک باشه
عسل
8 تیر 92 10:09
همیشه به گردش و سفر انشالله شیطون عشوه میاد از حالا پیراهن چارخونه خیلی بهش میاد


اره عسل جون این وروجک از الان نازززز و عشوهه وای به سال های بعد هههههههه
مرسی ک ب من و دخملی سر میزنی بوسسسسسس
مریم مامان ویانا
10 تیر 92 14:02
سلام مامان ویانا جون...اولا" بابت اسم قشنگی که واسه دخملت انتخاب کردی بهت تبریک میگم.خدا حفظش کنه برات...دوما" دخترمن تصمیم گرفته با همه ویاناهای نی نی وبلاگ دوست بشه پس با اجازه لینکتون میکنم.شما هم اگه دوست داشتین با ما دوست بشین لینکمون کنین.یه دنیا بوس واسه ویانا جون


سلام عزیزم!هم اسم منی و دخملت هم اسم دخملم!خیلی برام جالب بودددددددددد

مرسی گلم ک سر زدی باعث افتخار اشنایی با شما
منم با افتخار لینکتون کردم
بوسسسس
مامان محیا جون
13 تیر 92 18:57
عجب جای باحالی رفتین!
جوووونننممممم عکست خیلی خوشکل شده البته خودت گل بودی که عکست خوب شده.


مرسی عزیزممم شما گلییییییی بوسسسسسسسس
رلب
15 تیر 92 9:29
سلام دوست من عجب وبلاگي داري خيلي ازش خوشم اومده . من زياد پيغام نميزارم اما چون وبلاگ قشنگي داري اومدم . اگر هم مايل باشي ميتوني به سايت چت روم من هم سري بزن خوشحال ميشم . www.mtnchat.ir موفق باشي
مامان اروين
15 تیر 92 15:10
يه منم سر بزنيدخوشحال ميشم
soli مامان ادرینا
17 تیر 92 15:08
ای جونم دختر باباشششش .... چ ه عکساش قشنگ شده مریم بقیشو هم بزار ببینممم افرین به تو لباسش هم که خشنگگگگگگ این شیطونی از چشمای این بلا دختر میریزهه ببوسششش برامممممممممممممممم افرین مامی زرنگگ خوشمان امد درست درمون عکس گذاشتییییییییییی