عشق کامی ما

سلام ب همه دوستای گل و مامی های ناززززززز

گوش شیطون کر امروز وقت شده وب دختر گلمو اپ کنممممم اونم با سحرخیزی وگرنه اگر ویانا بیدار بود ک عمرااااااااااااااااااا میذاشت دست من موس مبارک رو لمس کنه

دخمل ناز ما خیلیییییییییییییی خانوممممممممم شده خوب میفهمه من چی بهش میگم کلییییییییییییییییی هم دلبر شده و خدا کنه یادم بیاد همه شیطنتا و کارای جدیدشو

اول اینکه ما یه مکالمه جانانه دونفری داریم

من:ویانا بابا کو؟

وی وی:نی

مامی:بابا نی؟

وی وی :نه

عجیب عشق نه گفتنه الهی دورش بگردم

شده عسلللللللللللللللللللل عسلللللللللللللل عسلللللللللللللللل

وروجک خیلی کلمه ها هم یاد گرفته عاشق دوغ هست نه شربت میخواد نه اب راه میره میگه دو           دو                       یعنی دوغ

مستقل شده خودش میخواد اب و غذاشو بخوره البته همراه با خرابکاری غذاشو پهن کنه رو زمین و لیوانم خالی کنه رو زمین بعدم پرتاب کنه.همین دیشبم یه لیوان شکست

دیگه اینکه هر کاریم من میکنم ادامو در میاره میشینه پای کامی و هر کار دیده کردم انجام میده خیلییییییییییییییییییی خوشجلللللللللل با یه انگشتش دکلمه های کیبوردو میزنه و همون موقع گوشی تلفنم برمیداره حرفایی میزنه با جدیتتتتتتتتت ک من نمیفهمم و غشششششششششششششششششش میکنم از خنده

ب سرعت برق و باد از مبل و صندلی بالا میره و چند باریم افتاد و حتی چونه نازشم زخم شد ک من و بابایی خیلیییییییییییییییی ناراحت شدیم و بابایی باز سر من غر زد ک نذاشتم هههههههه

دیگه اینکه هی میره بالای مبل و همه چی رو از کنترل ها  تا موبایل بینوای من و ... پرت میکنه محکممممممممممم رو سرامیک و بعد انگار ماموریتش انجام شده میره چراغارو خاموش میکنه و میخواد تلاش کنه بره روی اوپن بشینه!

کتاب شعر که تصویری هست رو هم واسش با ادای حیوونا میخونم غششششششششششششش میکنه از خنده نفسمههههههههههههه

دیگه اینکه اشغالارو برمیداره میبره میندازه سطل اشغال.البته غیر از اونا چیزای دور نریختنیم ریخته سطل اشغال از جمله یه جعبه 100 تایی دست نخورده قرشای کلسیم من بینواروووووو

دیگه اصلا نمیزاره بیرون ک میبریمش دستشو بگیریم و همش میخواد مثه فرفره بره اینور بره اونورررر

توی تاب ک میشونمش میگه تا تا (یعنی تاب تاب عباسی خدا منو نندازی)

دیگه اینکه بلال هم خیلی میدوسته ولی هرکار کردم عسل و خامه رو تحویل نگرفت

پنیرم با زجررررررررررر بهش میدم در حد دو لقمه .ولی مرغ رو میدوسته میگو سوخاری رو هم همینطور

دیگه چند روزم دیدیم این اتیش پاره رفت و دکمه پشت تی وی رو زد و خاموشش کرد!!!!!!ما شاخ دراوردیم اینو از کجا یاد گرفته اخه هیچ وقت از اونجا خاموش نکردیم!

همیشه خدا اتاقش پر از لباساش و اسباب بازیاشه .نه اینکه باهاش بازی کنه ها فقط دوست داره بریزه وسط همه چی رو

منم دیگه بی خیال تمیزی شدم خوب خسته میشممممممممممم

عاشققققققق ماسته اونم فقط اینکه خودش بخوره ها

دیگه اینکه یه چیز بگم پسردارا ضعفففففففففففف کنن

شبا باید رو بازوی باباییش بخوابه و صبح ها ک پا میشه لبشو میزاره رو لپ باباش و یعنی می بوسدش چون بلد نیست ببوسه بعد میاد لبشو میزاره رو لب مامی و میبوسدش دیگهههههههههه دل مامی و بابا اونجاستتتتتتت ک طاقت نمیاره

دیروزم بردمش چک اپ و وزنش 12.100 و قدش 81.5 بد خدارو شکر

ماما وقتی نازش دید گفت چقدم ناز داره و لوسهههههههههههه

اتاق اونجارو گذاشت رو سرش .من نشستم رو صندلی اومدم بغلش کنم بزارمش بغلم نیمد و خواست خودش بشینه.منم نشوندمش رو صندلی و خودم یه لنگه پا ایستادم خانومه گفت پیداست این وروجک خیلیم اذیتت میکنه ههههههههه

بعدم ک با یه اقا پسر رفیق شدی و پسره خجالتیییییییی تو رفتی پیشش و اسباب بازیشو گرفتی و اونم مظلوم فقط نگات میکرد

اوهههههههه چقدر گفتنی داشتما!تازه میدونم یه چیزاییم جا انداختم ههههههه

راستی عاشق خربزه هم هستی

بریم واسه عسکککککککککککککک

خوب اول از عکسای مبل نوردی خانوم خوشگله شروع کنم

اینجا ویانا باز داشت میرفت که بره سراغ در حموم.از اونجا ک لبه مبل می ایسته و کارش خطرناکه باباش یه کم تند شد بهش ک نرو و اونم همون بالا قهر کرددددددددد

اماااااااااااا از رو نرفت و ب کارش ادامه داددددد

ویانا و نقاشی ک نمیکشه.همش میخواد رنگ رو یا بخوره یا بزنه به بدنش

اینجا هم قابلمه بده نبود با قابلمه رفت تو رختخوابش

این همه خانوم شده ولی نمیدونم چرا باز رفت سراغ پا خوردننننننن

خیلییییییی هم ب لباسشویی گیر میده.اوایل پیاز سیب زمینی توش میچید بعد توش وسیله میذاشت بعد هم ک میاد لباسارو از توش میریزه بیرونننننن

و سرشو میکنه توششششش

اینجا داره برچسب های دیوار اتاقشو میکنه این همه مامی ذوق ب خرج داده بوددددددددددد

این بد اموزی دیگه از باباشه الگوش من نبودم کهههههههههه

جدیت رو توی تماشای شو داشته باشین

اینم انواع مدلایی ک ویانا خانوم میره کامی کار میکنه

میره رو صندلی بعدم رو میز

ای جیگرمممممممممم ببینین چجور دست ب کمر داره تی وی میبینه

ویانا جدیدا همش یا جوراب یا کفش باید تو پاش باشه اینم کفشی ک هی میار میگه پام کن

(لک و لوکای موکت از خرابکاری خودشه ن تنبلی مامیش غیبت نکن چش سفید)

اینجا هم جیگرکم بی هوا خوابش بردههههههههههههه من فداش بشم الهیییییییییییییییی

ولی نمیدونین چ دلبرررررر اشاره میکنه به اشیا انگشت اشارشو صاف نمیگیره خم میکنه یعنی انگشتشو هوارررررررررر تا میبوسمممممممممم حیف عسکشو ندارم

ولی ببینین چه خوردنی میتایپه دخملمممممممممم

و در اخر عسکای اتلیه مامییییییییی

(عکساش زیاده ایشالا دفعات بعدددددد)

دقیقا یک ساعت اپیدینم طول کشید

زمان شروع 6.30صبح و پایانش 7.57 صبح(وسطش یه انتراکم داشتم

دوشنبه 20/3/92