ویاناویانا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

وی ویِ مامان و بابا

خاله منا و حس خالگی هههه

1390/11/14 16:56
نویسنده : مرمری
296 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام صدتا سلام

خوبی دخمل گلم؟

تو شکمم راحتی؟قلب

الان که دارم مینویسم داری وول میزنی واس خودتتتت

فرشته ی ناز زندگی مایییییییییییی توووووووووو

 

چند شب پیش که خاله منا اومده بود خونمونو تخت تو رو دید کلی ذوق کرد و گفت با اینکه تو این مدت کلی چیز میز خریدیم واسش احساسی نداشتم الان که تختشو دیدم یه حس عجیبی دارم .انگار ویانا توش خوابیده و می تونم بغلش کنمممممممخجالتچشمکماچ

کلی ذوق داشت.نگین هم از تختت خوشش اومده بود حسابی.از هاپویی که واست خریدمم خوشش اومده بود پس مطمئنم تو هم خوشت میاد عزیز دل مامانننننن

 

راستی خاله منا اسمتو دوست ندارهههههههههه میگه اسمشو عوض کنید ولی مگه بابا کوتاه میاد؟؟؟؟؟؟؟؟متفکر

 

راستی بلا دیشب که حالم بد بود مامان جون کلی نگران شده بود و سرش گیج رفته بود و خورده بوده به ابسرد کن .ابسرد کن افتاده و تیکه تیکه شده .ببین چجور همرو نگران کردی عزیز دللللللللللاوه

 

 

ما عاشقتیم من و بابا ماچبامن حرف نزن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

بابا مامان ایلیا
14 بهمن 90 17:48
انشا... دخمل ناناز و خشکلتون از بهشت به خونتون بیاد و خونتونو پر از نور و بوی خوش بهشتی کنه و با اومدنش شادی و خنده رو بر لب همتون بیاره از همین الان ما هم بهتون تبریک میگیم. ایلیا جونم تبریک میگه