خانواده ی سه نفره ی ما
عسلی مامی امروز 5ماه و ده روزته فدات بشم دلیل زنده بودنمیییی
قربون بوی تنت که جونم واسش در میرهههههه خیلی شیطون وبلا شدی و مامی رو هی اذیت میکنی دیگه پستونکم نمیگیری و من بیشتر و بیشتر نگران سر کار رفتنم شدم پس تو رو چیکار کنم؟؟؟ نه شیشه نه پستونککککککک
همش میخوای بشینی و بایستی دیگه هر چی رو بخوای تلاش میکنی و خودتو بهش میرسونی البته فاصله ی کم رو هااااا. دیگه مثه قبلن با پستونک و پوشودن چشمات نمیخوابی و دیگه قلقت رو نمیدونممممم گریههههههه
راحت میتونی غلت بزنی ولی کمتر غلت میزنی و سروصدا میکنی که مامی یا بابا بیاد و از حالت دمر برت گردونن تنبللللللل. چند روز پیش دیدم ارومی و غرغر نمیکنی نیگات که کردم دیدم داری لباستو میکشی پایین از روی سینت تا بتونی راحت عکس روشو ببینی کلییییی حال کردم و خندیدم مامی به فداتتتتتتت
خیلی عسلی و عسل تر داری میشیییییییی من عاشقتممممم
چقدر از خدا ممنونم که تو وروجکو بهمون داد و خانواده ی دونفرمون و سه نفره کرددددد اینم خانواده سه نفره ی ما:
و این هم ویانای من در 5ماه و 10روزگی داغ داغه: