حمام در 4روزگی
دخمل ناز من توی ٤روزگیش رفت حموممممممممممم
مامان جونش بردش حموم من داشتم از استرس میمردممممم صداش در نمیومد تو اتاق منتظر بیرون اومدنش بودم فقططط
وای چه مادر بودن سخته خدااااااااااا
اخرش ویانای ناز من اومد بیروننننننننننن ترو تمیز مثه یه دسته گللللللللل
نشستیم با مامان جونش خشک کردنش .که دیدیم ناف گل دخترم افتاد فداششششششششششش
بعد عکس نافشو میزارم
دخمل ناز من بعد از اون حمومش تخت تا فردا خوابیددددددد دخمل تمیز من که عاشق حمامه
دخملم توی تولد مامانش ترو تمیز بود فداش بشم دلم واس نگاهاش پر میزنه وقتی لوسش میکنم و باهاش حرف میزنم اینقده خوشگل ناز میکنه که میخوام بخورمشششششش
یه لبخندایی بهم میزنه که میخوام قورتش بدممممم
من عاشق دخملمم
خدایا از اینکه ویانارو بهم سالم دادی ازت ممنونم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی