ویاناویانا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

وی ویِ مامان و بابا

بعد از یه عالمه تاخیررررررررررر

1392/8/16 23:32
نویسنده : مرمری
1,434 بازدید
اشتراک گذاری

سلاممممممممممممممممممم

بعد از کلییییییییییی مامی وقت کرده اپ کنه وب دخمل طلای نازشوو

 

ویانای عسل منننننن عاشقتمممممممم زندگی بی تو معنی نداره ماه شدی ماهههههههههههههه

دیگه تندی واژه هارو میگی خیلی چیزا یاد گرفتی بلا شدی مستقل شدی لجباز شدی دست بزن پیدا کردی و نی نی هایی ک اذیتت کنن و میزنی خخخخخخخخخخخخخخخخخخ

مامی و بابارو میبوسی نازی میکنی خرمونم میکنینیشخند

خودت میری توی تختت کل شاسیاهتو از رو دیوار میدازی پایین واس همین من جمعشون کردماتیش پاره ممنننننننننننن

چند باری هم مامی مجبور شد شمارو ببره با خودش سر کار حاللللللللللللللل کردی اساسییییییییییییییییییی

همه هم عاشقتتتتتتتت شده بودن تازشم دمپایی هاتم بردم کفشتو دراوردی با دمپایی واس خودت تاب میخوردی

دوبار اتفاق بد افتاد یه بار با دایی اینا رفتیم پارک و تاب محکم خورد گوشه لبت.البته تو پریدی جلوی تاب تا اومدم بگیرمت دیگه یه گوشه لبت برید مامی ب فداتتتتتتتتتتتتتتتتت یه عالمه هق هق کردی نفسم

یه بارم واس خرید کفش بردمت هر کفشی واسه تست پت میکردم دیگه بده نبدویییییییییییی خنده

یه مدت شلوار و پوشکتو درمیاوردی وخداروشکرررر ک الان این کار از سرت افتده

بدغذا شدی و مامی رو حرص میدی نفسمممممممممممم

شبا ک میخوابیم وقتی خوابت نیاد میپری چراغارو روشن میکنی و ما بیچاره هارو ادم حساب نمیکنیییییییییییییییی

از پریشب هم معلوم نیست کنترل تی وی رو چ کردیییییییییییییییییییییی خونرو زیرورو کردیم نیستتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

مامی واس دخمل نازش یه سارافون و ی کت نیم تنه بافته بعد عکساشو میزارم فعلا نیمه کارن

بهت میگم برو رو ترازو خوشمل می ایستی وزنتو بگیرم دورت بگردم دخمل عاقلممممم

بن بن بن کار میکنیم باهات علاقه نشون میدی عسلللللللللللللللللللللللللللل مننننننن

موهات بلند شده و گاهی ک مامی رو میبینی تو هم میگی موهتو ببندم

عاشق بازی با برنج های توی سطل برنجی خخخخخخخخخخخخخخخ

ب شدت هم از کارای مامی تقلید میکنی عشقم

وقتی میگیم کو شکمت شکمتو نشون میدی و میگی اینا و دل م ضعفففففففففففف میره البته دست و پا و گوش و چشم و بینی رم بلدی ابرو هم میدونی و عاشقققققققققققققققق ابو (ابرو)گفتنتمممممم

رابراه هم هر کلیدی دستت بیاد میکنی توی قفل در خونه

با صدای کار کردن ابگرمکن با سروصدا هی ب مامی نشونش میدی

چندروزه یبوست داری و نمیذاری موقع پی پی کردن بهت نزدیک شی ازم عصبنی میشییییییخنده

من عاشق اینم ک وقتی یه چی میگم میفهمیییییییییی

دفتر نقاشی و مداد رنگی واست گرفتم هی خ خطی میکنی

رنگ سبز رو یاد گرفتی بی رو خعلی خوشگل میگی چون بابا استقلالیه یادت داده

این روزا با دوچرخت مستقل بازی میکنی سوار و پیده میشی نفس

یه روز صبح هم با تهوع تو بیدار شدم دخملم نمیدونم چش بود کلی بالا اوردی و بیحاللللللللللللل.بردیمت دکی امپولل نوشت و گفت بهتر نشدی بسترییییییییییییییییی

خلاصه خداروشگر بهتر شدی عزیز دل مامییییییی

 

راستی عشق نازم 3 تا دندون نیشتم درومده و چهارمی هم زیر پوسته و داره نوک میزنه فدای تک تک دندونات بشه مامیییییییییی

دیگه یادم نمیاد بریم سراغ عکس>

 

 

 

ویانا اندر رستوران.اولش متشخص نشست پیش باباییش بعد شروع کرد بهم ریختن ب صندلی غذای کودک تبعیدش کردیمنیشخند

 

ویانای بلال خور

 

ویانا و عروسک بینواش

یعنی داره میرقصه بهاش

ویانا اندر پارک

 ویانای عشق جوراببببببببببببب

با حوله حموم

هنرو داشته باشیننیشخند

مرسی از دوستای گلمون ک به ما سر میزنن

مریم 14/8/92 سه شنبه 7.48 صبح

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

غزال مامان آرتین
15 آبان 92 2:12
سلاااااااااااااااام عشقممممممممممم خب حق دارم نیام اینجا! میدونی چند وقته عکس نذاشته بودی! منم اینجارو تحریم کرده بودم. :-) الهی دورت بگردم پرنسس تپلی. چقدددددددددددددددر خوشگلتر شدی خاله جون. شیطنت از چشمات میبارههههههههههههه وای مرمر اون عکسیه که خودش از مبلا آویزون کرده معرکه اس! اگه پسر میشد چه میکرد. ببوسش از طرفممممممممم
سمانه مامان آرشیدا
17 آبان 92 13:54
ای جونم چه با مزه شده مریم جون. خیلی خوردنی شده. تپلی خاله. ببینمت میخورمت اساسی. عکسای آویزون از مبل و آخری محشرن.
عسل
19 آبان 92 14:28
اول از همه مرسی که عکس گذاشتین با این مشغله ی کار و رسیدگی به وی وی شیطون ناز خیلی خیلی شیرین شده و صد البته بلا. خدا حفظش کنه. چجوری خودشو نگه داشته مقتدره حسابی گل دختری سلام عزیزم مرسی ک بهمون سر زدی اره دیگه از مقتدری اون شیطون نگو ک پدر مارو دراورده
مامان سامیار
21 آبان 92 11:26
ای جان کجابودین شما دلتنگتون بودیم چه عکسای خوشگلی چه دخمل خانوم زیبایی هزارماشالا خاله یه گازبلال به منم میدی
عاطفه مامان انیتا
28 آذر 92 1:53
چه عکسهای قشنگی خیلی با نمک وشیطوون شده این دخمل ببوسش[پاسخمرسی گلم شما لطف دارین بوسسسسسسسس]
مامان امیرحسین جونی
16 اسفند 92 16:52
وایـــــــــــــــــــــی ی ی ی ی ای جانم ماشاالله چه بزرگ شده ویانا جونی والبته از عکساش معلومه که حسابی شیطون شده مخصوصا تو اون عکسی که خودش بین مبل آویزون کرده عین پسرا شده عزیزمممممممم اره عزیزممممممممممممممم شیطون واس یه لحظشه خدا گل پسر شمارم حفظ کنه