نبض زندگی
سلام ب همه دوستای گلمون
نمیدونید این دختر چقدر عسسسسسسلللللللللل شدهههههههه
عاشققققققق این بودم ک دخترم عروسک باز شه نمیدونین الان چ عروسکاشو دوست داره مدام بغلشون میکنه میخوابوندشون
ب زیتون میگه دی تو
میگه دی دَ یعنی جیگر
میگه دو دَ یعنی دوست دارم اسم باباشم میگه خیلی چیزا یاد گرفته این جیگر طلاااااااااا
اذیتاش زیاد شده ولی در مقابل شیرین کاریاش کم میاریم شبا وقتی نمیخواد لالا کنه میاد لپشو میزاره روی لب باباش و من ک ببوسیمش صورتشو میکشه روی صورت ما و خلاصه کلییییییییییییی عشوه میاد
کاراش زیاده اگر یادم بیاد
عادت کرده همه چی رو میندازه توی ظرفشویی از مسواکشو سی دی و جارو دستی بگیر و بروووووووووو
اشغالارم میندازه سطل اشغال البته از نظر ویانای ناز من همه چی اشغاله خخخخخخخخخخخخ
دیگه اینکه یاد گرفته شلوارشو بکشه پایین
پی پی ک میکنه میاد شلوارشو میکشه یعنی پی پی کردم
عاشقققققققققق ژله و زیتونه
کلی هم جیغ جیغو شده جیغایی میکشه بیا وببیننننننننننن
ددر دودوریشم ک سر جاشه.همش هم میخواد با ظرفای اشپزخونه بازی کنه
پاتوقشم توی اتاق خودش و روی سرامیکه
یاد گرفته در کمدهارو باز کنه واییییییییییی
رابراه هم گیر سرشو میاره بزنم سرش در میاره باز میگه بزار سرم
واس عوض کردن لباسش بساطی دارممممممممممم سخت میزاره لباس عوض کنم واسش
چند باری هم دست دختر خالشو گاز گرفته بوده وقتی بهش اسباب بازی نداده
معنی همه حرفامم میفهمه و دلم واس این ضعفففففففف میره هر چی بهش میگم اگر نخواد لج کنه انجام میده.اخه دخملی لجباز شدههههههههه قربونش برم منننننننننننننن
وقتی هم روی پام تکون تکونش میدم بخوابه اگر تکون ندم خودشو تکون تکون میده یعنی تکون بده پاتووووووووو
چند شب پیش هم دیدیم داری شرک نگاه میکنی چقدرم باهاش احساسات در میکردی میترسیدی میخندیدی و من و بابایی کلی ذوق میکردیم فدات بشم من الهیییییییییییی
سه چهار روزی هم هست ک خیلی عروسک دوست شدی من عاشق این کاراتمممممممم
شیرین کاریاش زیاده الان یادم نمیاد بریم سراغ یه عالمه عکسسسسسسسس
این دامنی هست ک واسه تولد دایی حسین مامی تند و تند دوروزه درستیدش
پاتوق هی وی وی ما
ویانای عشق نشستن توی کارتون
این عکس اول دیدم کلاه گذاشته سر خودش!
ویانا و عشق بزرگ شدن
تخمه شکستن
ویانا پوشکاشو ک خالی کرد میخواست همین جوری از تخت هم بپره بیرون!
ای جونمممممممممممم نفسمممممممم
ویانا و ددر دودور اندر سفره خانه
ویانای من اوففففففففففف شده سرش خورده ب لبه درررررررر دورت بگردم نفسسسسسسسسس عشقققققققققققق
مامی منو میخوابونه من علوسکمامووووووووووو
من عاشق ماهی و اب اکواریومممممممممم
ویانای ن داره ساندویچچچچچچچ میخورههههههههههههههه
جدیدا هم یاد گرفته زیپ کیف باباشو باز میکنه و وسایلشو میریزه بیرون اینجا هم خودکار و مداد از کیف بابایی دراورده داره با دوست مینویسه خخخخخخخخ
20 5 92 نویسنده :مامی مریم دوشنبه