دختر نگو بلا بگو
سلام به همه دوستای گلمون و نی نی های نازشون
کلیییییییییییی مطلب نوشتم ولی همش پریدددددددددد
حالا ببینم با این اعصاب خورد چقدر می تونم دووم بیارم و بنگارمممممم
واژه هایی که وی وی میگه آینه . آبا (یعنی عباس بابای مامانی)
آنا که هنوز کشف نکردم یعنی چی و کلی وازه ی دیگه
دیگه اینکه حسابی مستقل شده وروجکون و فقط خودش می خواد غذا و آب بخوره
وقتی گرسنست هی میگه آم آم .آب هم میگه
واس غذا خوردنش یه پارچه میبندم به کمرش و یه پیشبند به گردنش وقتی گرسنست پارچرو میاره بهم میده که یعنی ببند بهم آم بدهههههههههه
الهی مامی دورش بگرده شیرین طلای من
کلی هم واس من و باباییش وقتی از سر کار میایم ذوققققققق میکنه
واس خاله و دایی و مامی جون نمی دونین چه عشوه ای میاد و پشت چشمی نازک میکنههههههههه
دیروز هم روی صندلی کامپیوتر نشسته بود فیلم میدید .صندلی چرخشیه.پا شده بود روش ایستاده بود کلییییییییی واس این کار خطرناکش من بینوارو بابا دعوا کرددددد
هفته پیش هم که من سر کار بودم و تو پیش مامی جون بودی یه خطر بزرگگگگگگ از سرت گذشت .خدارو شکرررر
مامی جون میاد ببردت بشوردت که یهو سرش گیج میره و با پهلو میخوره زمین بخاطر اینکه تو آسیب نبینی محکم تورو میگیره و نمیتونه خودشو نگه داره.بینوا مامی جون زانوی پاش داغون شد و لبه در رفت توی پهلوشششششش
خیلی ناراحتش شدیم
دیگه اینکه عشق بالا رفتن از مبلارو داری و میری سراغ اوپن و کلیدای برق
خلاصه کارای خطرناکت زیاد شده
اینم چند تا عکس:
این پاتوق ویاناست
بلا خانوم نمیدونه شیر نان گیر نمیاد میاد خالیش میکنه
عشق ویانا سرامیکککککک
26/2/92 پنج شنبه-11.50صبح