ویاناویانا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

وی ویِ مامان و بابا

منم سیزده بدر کردم خاله جونامممممممممممم

1392/1/24 22:45
نویسنده : مرمری
722 بازدید
اشتراک گذاری

سلاممممممممم به همه دوستای گلمونننننننننننننننن

شرمنده دیر اومدیم ولی اومدیممممممنیشخند

ایشالا که شما ها و نی نی هاتونم خوب خوب خوب باشینننننننننن

جونم براتون بگه این دسته گل ما هرروز گل تر و گل ترررررررر میشه عسل و عسل ترررررررررررر میشههههههههههههه

بلا شده خدا کنه کارای جدیدشو یادم بیاد بنویسم تا جایی که ذهنم یاری کنه رو مینویسم

اول اینکه عشقققققققق زدن دکمه پاور کامی هست ای نمیدونید چه زد حالیه یهوووووووووو وسط کارررررررر میبینم اف شدددددددددد

دیگه اینکه همششششششش میخواد بیاد بغلم و موس رو بگیره همچین با اعتماد به نفسم موس میگیره بیا و ببینننننننننننننن بعد عکسشو میزارم

دیگه اینکه عصبانی میشه از دستمون بیا و ببیننننننننننن جیغغغغغغغغغغغغغغ میکشه سرممممممممممممم!!!!!!!!

دیگه دیگه...... اهانننننننننننننننن

عاشق خالی کردن کمد لباسشهههههههه همه رو میریزه بیرون یه شلوارم میندازه دور گردنش و میچرخه تو خونه.انگار ک ماموریشتش تموم شدههههه

دیگه اینکه دوست داره بره روی مبل و به کلید چراغ دستش برسه و هی خاموش هی روشنننننننن

انگیزه دیگش از بالا رفتن مبل دست زدن به دستگیره در حموم هست که هی بازش کنه

جدیدا دخملکم تو خونه دوتا پاتوقققققققققققق هم دارههههههههههههههقلب

یکی جلو در حموم هست و دیگری پشت در اتاقش کنار تخت.تکیه میده به پرده و هی میکشدش

همشم میخواد خودش غذا بخوره و چه خوردنییییییییییییی...

فرش و لباس باقی نمیزاره.راستی عاشق بیسکوییت ترد هست این وروجککککککک

امروزم زد کاسه رو شکست و دستش برید

اینم بگم این یه هفته خیلی هفته بدی واس ویانای من بود همش اسیب دید

سرش خورد به سنگ کنار در حموم (همونجا که پاتوقشه) و کبود شد

دستش موند لای کشو لباسش و خراشید و پوستش بلند شد

کف پاش یه خراش بزرگگگگگگ افتاد که نمیتونست درست راه بره

لبش خورد گوشه اجاق گاز و برید

ناخون منم خورد گوشه لپششششششششگریهچه مامی بدیم منننننننننننن

امروزم نوبت اتلیه داشت که به علت باد و خاک (همه جا بارون اینجا خاک!) کنسلش کردم

بریم سراغ عکسااااااااااااااااااااا

دخترم و هفت سین مامی

ویانا در اتلیه مامی جونششششششششش

اینم وی وی جون بخاطر خرابکاریاش رو فرشی انداختم روی قالی

ویانا و بدر کردن سیزده اینجا دخملم داره موبایل حرف میزنه.گ.وشیرو میگیره میگه ادو

 

 

یکشنبه شب ٢٤/١/٩٢

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان سامیار
25 فروردین 92 19:25
ای جونم خوشگل خانوم خاله هزارماشالا به شما گل قشنگ خدانکنه آسیب ببینی بیا یه بوس محکم بده خاله باخاله الونمیکنی ماشالابه شما گل دختر
مامان فرشته کوچولو
26 فروردین 92 6:32
وای الهی عزیزممممم چی کار کردی با خودت وروجک خانم دیگه جیگر شدیا مامانی یه اسپند دود کن واسه دخملمون.


مرسی گلمممممممممممم
ایشالا نی نی تورم ببینیم دلمون حال بیاددددددددددددددد
سولي مامي آدري
26 فروردین 92 14:18
به بهههه پس بگووو مامي به خودش زحمتروو داد بالاخره جونم چه نازملي شدهه خوشگلممممم عاشق اون سليقه ماميتمممم ماره نيشت نزنه ... عكسات كمهههه هااااااااااا شيطوني شدي عسل خانم عاشق اين عكس اخريتمم از راه دور ميبوسمت خوشگل خانم كمتر شيطوني كني ماميت مواظبت نيست انگاري دخمليمون كبود نشههه ديگهه نبينممم هاااااااااااااااااا خسته نباشي مريممم زود زود آپ كن ديگهههه اهههههههههههههههههههه
عسل
27 فروردین 92 15:54
شیطون شده حسابی. باید حسابی حواسا پش به شما باشه. چه با اخم الو میکنه. ایشالله همیشه سلامت باشه


اره عسل جون نمیدونی چقدر اتیش می سوزونههههههه
بچه جدیه توی تل حرف زدن ههههههههههه
سارا (مامان درسا)
31 فروردین 92 19:45
ای جیگر شما خاله جونی با این قرهایی که میدی آدم عاشقت میشه خببببببببب ببوس این گل دخملمون رو
سمان مامان آرشیدا
2 اردیبهشت 92 2:31
آخ فداش شم. عکس سومی خیلی ناز شده. آدم دلش میخواد بغلش کنه شدید..... عروسک دخملم.