وی ویِ مامان و بابا

نفس سعی میکنم در اولین فرصت عکس اتاق و سیسمونی تو بزارممممممم   الان برم پیش بابایی تا صداش در نیمده   دوست داریم   منتظرتیم   بابا خیلی نگرانته که زود دنیا نیای پس عجله نکن بوسسسسسسس ...

جینگل مامان خوابی یا بیدار؟؟؟   گلم بی صبرانه منتظریم کمدت بیاد تا اتاقتو خوشگل بچینیمممممم   خاله منا هم کلی واست خرید کرده بود.امشب واست اورد.بعد ازش تشکر کن بوسسسسسسس   بابا دوست داره شبیه مامانش شی چون خیلی مامانشو دوست داشت من دوست دارم به هر دومون شبیه شی خیلی دوست دارم ببینم چه شکلی هستی خیلیییییییییییییییییییی ...

سلام ویانا جان   عزیزم تیر ماه ما تصمیم گرفتیم یه نینی ناز داشته باشیم و تو اومدی تو وجود من.بابا خیلی مواظبمون بود و هست.خیلی واسه بودن و موندت دعا کردم و اشک ریختم تا خدا تورو واسم نگه داشت.مامان جون هم کلی نگرانت شده بود.اخه دو ماهه که بودی من حالم خوب نبود و خونریزی داشتم میترسیدیم بری و پیشمون نمونی.خدارو شکر خدا تورو به ما بخشید.از ٤ماهگی تا ٦ماهگی هم مرخصی بودم و سر کار نمیرفتم چون جفتت پایین بود.بابا همیشه میگفت ببین بچم چه حالی بهت داده؟ههههههه نمیری سر کارررررررر   عزیز دلم کلی منتظر ضربه هات موندم از زدن به شکمم و حس تکون خوردنات خیلی لذت میبرم فکر کنم دنیا بیای دلم واسشون تنگ ش...

سلام دخمل طلای مننننننننننننننننننننن   ببخشید که مامان تنبلی کرد و تازه داره واست یه وبلاگ میسازه ولی بدون مامان خیلی دوست داره بابا هم همینطورررررررررررر   امروز واس اولین بار ضربه هایی زدی به مامان که دردم گرفت.فدات بشم که داری قوی میشی و با ضربه هات مامانو ذیت میکنییییییییییییی البته مامان لذت میبره که ویانا داره بزرگ میشه.خدا کنه این هفته های پایانی رو به خوبی سپری کنیم و تو سر موقع دنیا بیای   ههههههههههههه بلاااااااااااااااا الانم داری میزنی اونم چه دردی دارهههههههههه دوست دارم   کلی خاطره دارم از اول بارداریم تا الان همرو مینویسم... ١٠.١١.٩٠     ...